ارسال شده توسط:تحریریه kgroup بخش: معماری گروه:گوناگون چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟ نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت، قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است. در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز میشوند، جنبه عمومی تر دارند. بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید. نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابانها یا میدانها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود. تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی میتواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد. نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند. برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بستهتر ومحفوظتر باشد. نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و... باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد. جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند. تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است. عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند. مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است. ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند. در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار میگیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابععوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتابشکن، سایبان و ... نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت. در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام میشود. یکی از عوامل ضروریدرهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوالها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان میرسد؟ گوشههای ساختمان چه وضعیدارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است. محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند. کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج میتواند حالت عمود 90 درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمایشهری تاثیر زیبایی داشته باشد. نمای ساختمان خالق نمای شهری است نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بهدست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان میکند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند. در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است. نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد. این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد میتوانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد. عناصر پراهمیت درنما ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که میتوان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد. لیکن بهدلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده میکنند. بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی میماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، بهنحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون میسازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنهای امکان پذیر میشود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد. از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار میگیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را بهطور مستقیم میبینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمانهایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، بهدلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی میشوند. همین موضوع موجب میشود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد. تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم میآورند. بالکنها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور بهراحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند. لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوستهای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمیتواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود. صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همانطور که عنوان شد نمای ساختمانها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما بهدلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است. در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجستهترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و... می پردازند. آنچه برای علاقهمندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرحهای ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانههای ساختمانی ضروری به نظر میرسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهای اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و... نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود. ضوابط ساماندهی نماها تعریف نما : نما عنصری است که امروزه جزء جدائی ناپذیر از بدنه شهری محسوب می گردد مانند دیگر پدیده های معماری دارای تاریخچه است که در اینجا مورد مطالعه قرار می گیرد . طبیعی است که نما به مفهوم عام خود در طراحی معماری که تصویر علمی ساختمان در یکی از جهات چهارگانه می باشد مورد نظر ما نیست منظور از نما ضلعی از ساختمان است که در معرض دید عموم و در تماس با فضاهای عمومی شهر قرار می گیرد ، نقش نما تفکیک زندگی خصوصی از زندگی شهر است ، سیما و زیبائی شناسی نمای ابنیه انحصاری و انفرادی نیست ، نماها تعریف کننده فضای خیابان و یا میدان هستند و به همین دلایل است که نما از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است . با توجه به مصوبه سال ۱۳۶۹ شورای عالی شهرسازی و معماری ، وزارت مسکن و شهرسازی ، وزارت کشور موظف به تهیه و ابلاغ ضوابط و مقررات نمای شهری ظرف ۱ ماه بوده که این کار ظرف ۱۸ سال گذشته صورت نگرفته است و این کار باعث آزاد گذاشتن دست مالکان در اعمال سلیقه های شخصی و هنرنمایی اغراق آمیز طراحان شده است تا دست به دست یکدیگر نمای شهرها را به زشت ترین و بی هویت ترین نماها تبدیل کنند . پس از بررسی روند شکل گیری سیمای شهر تهران و ضوابط و مقررات ساختمانی موجود و پیشینه طرح ، شناسائی ناهنجاریهایی که سیمای کنونی شهر را به این شکل درآورده اند صورت گرفته است و سرانجام با توجه به یافته ها و مسائل بررسی شده ، معیارهای کلی و ضوابط ساخت و ساز و مسائل تاثیرگذار بر شکل گیری نماهای شهری ارائه گردیده است . مواردی که باعث اغتشاش و ناهماهنگی در بدنه شهری می شوند به شرح زیر می باشند : الف) اعمال سلیقه و دخالتهای غیرکارشناسانه شامل : ۱- حکمیت فرهنگ ساخت و ساز غیرحرفه ای (بساز بفروشی) ۲- اعمال سلیقه مالک یا کارفرما ۳- عدم استفاده از نظریات کارشناسان معمار در طراحی و اجرا ۴- هنرنمایی اغراق آمیز برخی از طراحان ب) ضعف تئوریک : ۱- عدم آگاهی به اصول معماری ایران ۲- عدم به کارگیری مدولاسیون ج) ناهنجاریهای مربوط به عدم رعایت اصول طراحی بنا ۱- عدم همخوانی فرم و کاربری ۲- الحاقات زائد و غیراصولی ۳- استفاده از گرایش های معماری بی ارزش و بی هویت ضرورت موضوع عدم وجود ضوابط و مقررات قابل درک که بتواند به شناسائی فضاها و مناطق مختلف شهر به صورت هویتهای مستقل کمک کند ، آنقدر اغراق آمیز است که نوعی وحدت بصری بیمارگونه و گسترده در تمامی نقاط شهر را موجب شده است. در آستانه جامعه مدنی نیاز به ساماندهی نما شدیداً احساس می گردد و این مهم فقط با هماهنگی دست اندرکاران ساخت و نگهداری شهر و بناهای آن میسر می گردد ، زندگی را نباید این طرف و یا آن طرف یک نما دید ، در داخل زندگی خصوصی و در بیرون زندگی عمومی در جریان است ، زندگی جمعی اگر مهمتر از زندگی فردی نباشد از آن کم اهمیت تر نیست. ضوابط و مقررات نمای شهری ـ مصوب مورخ ۲۸/۸/۶۹ ۱- کلیه سطوح نمایان ساختمانهای واقع در محدوده و حریم شهرها و شهرکها که از داخل معابر قابل مشاهده است ، اعم از نمای اصلی و نماهای جانبی ، نمای شهری محسوب می شود ، لازم است با مصالح مرغوب به طرز مناسب، زیبا و هماهنگ نماسازی شود . ۲- صدور گواهی پایانکار ساختمان مشروط به انجام نماسازی نماهای اصلی و جانبی است طراحی عناصر و جزئیات ساختمان نمای ساختمان ترکیبی از سه قسمت می باشد . ۱- نشست ساختمان بر زمین : قسمت تحتانی ساختمان که بر روی زمین قرار میگیرد و می بایست به گونه ای طراحی شود که ضمن هماهنگی با مجاورین استقرار ساختمان بر روی زمین را تقویت کند . ۲- بدنه ساختمان : درب ورودی و دسترسیها ، ابعاد پنجره ها ، هماهنگی و بافت مصالح مورد استفاده با در نظر گرفتن فرورفتگی و پیش آمدگی و تاثیر مثبت از محیط و نمای املک مجاور در نما مشخص شود . ۳- خط آسمان : نحوه اتصال و ارتباط بدنه بنا با افق در مقیاسی که خوانایی بنا را برای ناظر تثبیت نماید. طراحی نمای مناسب و هماهنگ تحت تاثیر عناصر و جزئیات ساختمانی : ۱- هماهنگی مصالح ۲- هماهنگی بافت و رنگ ۳- هماهنگی (پیشانی) ۴- هماهنگی بالکنها و بیرون زدگی ها ۵- هماهنگی نرده ها و دیوارهای محصور کننده ۱- نحوه ارائه نقشه نما جهت ارائه طرح و بررسی در کمیسیون نما : ۱- نقشه معماری مصوب و نقشه معماری وضع موجود ارائه گردد ۲- طرح نما با مقیاس ۵۰/۱ در پنج نسخه (کلیه نماهای مشرف به گذر ) ۳- درصورت شمالی بودن و یا دوبر بودن نمای دیوار مشرف به گذر نیاز است ۴- پلان*های پوسته نما بویژه در قسمت برگذر ترسیم گردد (فرورفتگی و پیش آمدگی در نما مشخص باشد) ۵- کلیه نقشه ها دارای نام و نام خانوادگی مالک ، شماره پرونده ، پلک ثبتی ، آدرس ملک ، نام طراح و مهر شرکت باشد. نحوه طراحی ساختمان متناسب با اقلیم : طراحی معماری ساختمان باید حتی الامکان همساز با اقلیم باشد به نحوی که از شرایط مطلوب طبیعی حدکثر استفاده به عمل اید . برخی عوامل به شرح زیر می باشد : جبهه های مطلوب به لحاظ نورگیری : فضاهای اصلی باید رو به جبهه های مطلوب ساختمان قرار گیرد . جبهه های مطلوب به ترتیب اهمیت عبارتند از : جنوب ، شمال ، شرق و درصورت ضرورت با تمهیدات لازم در غرب ، استقرار فضاهای اصلی رو به جنوب باعث می شود تا بتوان بخشی از نور و گرمای موردنیاز ساختمان در اوقات سرد را از طریق تابش آفتاب به داخل تامین نمود . جدارهای نورگذر : جدارهای نورگذر شامل پنجره ها ، نورگیرها ، و مشابه آن باید از قاب های مرغوب و بدون درز مستقیم و با حداقل نشت هوا باشند . استفاد ه از شیشه های دو جداره و یا دو قاب موازی برای این سطوح به ویژه برای پنجره ها توصیه می شود . سایه بانها : سایه بانها برای کنترل میزان تابش آفتاب به سطوح نور گذر ساختمان به کار می رود . استفاده از عایق حرارت در پوسته خارجی ساختمان سبب می شود که حرارت حاصل از منابع گرمایشی طبیعی نظیر انرژی تابشی خورشید ، گرمای حاصل از سکنین و گرمای حاصل از وسایل الکتریکی در فضای داخل باقی بماند و به عنوان منبع گرمایش کمکی مورد استفاده قرار بگیرد. به همین منظور باید سایه بان با عمق مناسب در این مناطق تعبیه گردد . منظور از عمق مناسب سایه بان ، عمقی است که در اوقات گرم سال از تابش خورشید به داخل ممانعت به عمل اید و در اوقات سرد برای استفاده از گرمای تابشی خورشید امکان ورود تششع خورشید به داخل فراهم شود . ۲- به منظور دستیابی به یک نمای مطلوب، جنس و رنگ سنگ مصرفی از اهمیت بسزایی برخوردار است و موارد زیر در طرح نما لحاظ گردد . ۱- عکس ازساختمان ومجاورین از کلیه نماها (درصورت احداث) ۲- در طرح ارائه شده جنس و رنگ کلیه مصالح مشخص گردد و درصورت نیاز نمونه مصالح ارائه شود (رنگ کلیه پروفیل ها و رنگ شیشه ها نیز مشحص گردد) ۳- حداقل دو نوع مصالح (رنگ ـ جنس) برای نماها در نظر گرفته شود ۴- مصالح نما باید اتصال کافی و مناسب با بدنه و سازه داشته باشد تا از خطر ریزش جلوگیری به عمل اید. ۵- کلیه سطوح خارجی ساختمان ، به لحاظ ایمنی و زیباسازی منظر شهری ، باید در شرایط مناسب نگهداری شوند. ۳- سقفها ۱- در ساختمانهای با سقف شیبدار دسترسی اساسی به بام مشخص باشد ۲- شیب بام در ساختمان های شیبدار حدود ۲۵ درصد در نظر گرفته شود ۳- راس شیب بام بصورت شکسته در نظر گرفته شود ۴- در ساختمانهای با سقف شیبدار محل قرارگیری کولرها در بام مشخص و در پلانها و مقاطع دیده شود ۵- بارانگیر در ساختمانهای عادی (بدون شیب سقف) مدنظر و در مقاطع دیده شود (متناسب با همسایه و حدکثر تا ۹۰ سانتیمتر) ۶- ساختمانهائی که در محدوده سقف های شیبدار می باشد ولی پروانه قدیمی دارند و اجرا شده است سقف شیبدار غیر اساسی با پوشش سفال یا روف تایل اجرا گردد. ۷- سقفهای شیبدار باید به نحوی طراحی و اجرا گردد که از ریزش برف ، یخ یا اجزای سقف از ارتفاع جلوگیری شود . ۴- اندازه و ابعاد پنجره ها با توجه به مبحث ۴ و مبحث ۱۹ (انرژی) مقررات ملی ساختمان و آئین نامه ۲۸۰۰ زلزله طراحی و براساس اصول فنی لحاظ گردد. رعایت موارد زیر در نمای ساختمانها الزامی می باشد . ۱- از شیشه رفلکس استفاده نشود ۲- فاصله پنجره ها از زیر سقف تمام شده حداقل ۲۰ سانتی متر در نظر گرفته شود ۳- مشخصات کلیه درها و پنجره ها باید با استانداردهای ملی مطابقت داشته باشد . ۴- استفاده از درب و پنجره با ابعاد مدولار و تولید صنعتی در ساختمان رعایت گردد . ۵- در فضاهای اقامت ، سطح شیشه الزامی ، حداقل یک هشتم سطح کف می باشد ، مگر آنکه پنجره ها تنها در یک دیوار تعبیه شده باشد و فاصله آن دیوار با دیوار مقابل بیش از ۵/۴ متر باشد که در اینصورت یک هفتم سطح کف ، الزامی خواهد بود . ۶- در فضاهای اقامت در صورتی که لبه بالای پنجره ها غیر از نورگیر سقف شیبدار در ارتفاع زیر ۱۰/۲ متر قرار گرفته باشد ، سطح الزامی شیشه شفاف یک ششم سطح کف است ، مگر آنکه کلیه دریچه ها نیز در یک دیوار تعبیه شده باشد و فاصله آن از دیوار مقابل بیش از ۵/۴ متر باشد ، دراینصورت سطح الزامی شیشه ، یک پنجم کف فضا است . ۷- در مواردی که تامین نور به صورت طبیعی صورت گیرد ، حداقل سطح شیشه در راه پله ها ۹/۰ مترمربع به ازای هر طبقه می باشد . ۸- استفاده از اجزای ساختمانی به صورت صنعتی و مدولار ، با رعایت استانداردها و مقررات ملی ساختمان ، توصیه می شود. ضوابط مربوط به در و پنجره صنعتی و با ابعاد مدولار در مبحث الزامات عمومی ساختمان (مبحث ۴) آورده شده است. ۵- پروفیل ، نرده و شیشه ۱- پیلوت بصورت یکسره باز و از نرده روی دیوار با ارتفاع ۸۰ سانتی متر استفاده شود و نرده دارای طراحی مناسب باشد ۲- در بالکن ها و لبه بام از نرده استفاده نگردد(استفاده از نرده در لبه دست انداز منوط به طراحی مناسب تا ۳۰ سانتیمتر بلامانع است ) ۳- حداقل ارتفاع جانپناه بالکن ها در محفظه های آفتابگیر و جانپناه حیاط های داخلی باید ۱۰/۱ متر باشد . ۴- در طرح ارائه شده تناسب پنجره و درب پیاده و سواره در نظر گرفته شود ۵- در استفاده از انواع شیشه های مات ، آجر شیشه ای و پلاستیک ، باید سطحی که نور معادل شیشه شفاف الزامی را تامین کند ، جایگزین گردد . ۶- جزئیات اجرائی ۱- درصورت نیاز و طراحی خاص بعضی از قسمتها جزئیات اجرائی ارائه گردد. دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ 0 آراء نظرات شما هم می توانید در مورد این موضوع نظر دهید. کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید. نام: * ایمیل: * نظر :
شما هم می توانید در مورد این موضوع نظر دهید. کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید. نام: * ایمیل: * نظر :