ارسال شده توسط:تحریریه kgroup بخش: معماری گروه:گوناگون زیگورات چغازنبیل کشف چغازنبیل در سال ١٩٣٥ میلادی هنگامی که شرکت نفت ایران و انگلیس در حوالی رود دز به حفاریهای نفتی مشغول بود، یکی از کارمندان نیوزیلندی شرکت به نام «براون» متوجه مجموعهی عظیمی شبیه تپه شد که در مکانی مرتفع قرار گرفته بود. او از آن مجموعه که در زیر خاک مدفون بود آجری کتیبهدار پیدا کرد. در همان زمان یک گروه باستانشناس در فاصلهی ٣٥ کیلومتری در شوش به کاوشهای باستانشناسی مشغول بود. براون آن آجر را نزد گروه برد تا شاید از راز آن تپه پرده بگشایند. اینگونه بود که حفاریهای نفتی، نام زیگورات چغازنبیل را در اذهان زنده کرد. بعدها کاوشهای باستانشناسی بین سالهای ١٩٥١ تا ١٩٦٢ میلادی توسط رومن گیرشمن (Roman Girshman) باستانشناس فرانسوی انجام شد که اطلاعات مفیدی را از دل خاک در مورد چغازنبیل بیرون کشید. معرفی زیگورات در بینالنهرین اعتقاد مردم بر این بود که خدایان متعددی دنیا را کنترل و اداره میکنند و هر شهری را خدایی است که از آن محافظت میکند. مردم در مرکز شهر برای خدایان معبد درست میکردند تا در آن زندگی کنند که گاه به شکل زیگورات بود. معابد کوچکتری هم ساخته میشد تا مردم هدایا و پیشکشهای خود را تقدیم خدایان کنند. زیگورات (Ziqqurat) ساختمانی هرمی شکل بود که در چند طبقه ساخته میشد و با پلکانهای متعدد به طبقات بالا میرسید. زیگوراتها در بینالنهرین قدمتی چندهزارساله دارند که در فاصلهی سالهای ٢٢٠٠ تا ٥٥٠ قبل از میلاد ساخته شدهاند درمورد فلسفهی وجودی زیگوراتها سه نظریه عنوان شده است: اول، آنها برای مصون نگهداشتن گندم از سیلاب بهاری ساخته میشدند. دوم، این زیگوراتهای سترگ تقلیدی از کوههای مقدس دورتادور فلات ایران بود. بنابراین اگرچه پیدایش این بناها در خاک بینالنهرین بود لیکن الهامبخش آنها ایران و معنای آنها از این سرزمین گرفته شده بود. بنابر نظریهی سوم که البته معروفترین قول است، زیگورات نردبان صعود به آسمان بوده است. پس از چندهزار سال هنوز هم تعدادی از این زیگوراتها یافت میشود، به عنوان مثال زیگورات اور (Ur ziqqurat) در جنوب بینالنهرین و زیگورات چغازنبیل در ایران. زیگورات اور که ٢١١٠ سال قبل از میلاد ساخته شده قدیمیترین و زیگورات چغازنبیل بزرگترین زیگورات جهان هستند. شهر چغازنبیل محدودهی حکومت ایلامیها خوزستان، لرستان، پشتکوه و کوههای بختیاری بود که از غرب به دجله، از شرق به قسمتی از پارس، از شمال به راه بابل و همدان و از جنوب به خلیج فارس محدود میشد و پایتخت آن شهر باستانی شوش بود. با به حکومت رسیدن اونتاش نپیریشا (Untash Napirisha) در قرن ١٣ قبل از میلاد (١٣٤٠–١٣٠٠ قبل از میلاد)، چغازنبیل به عنوان پایتخت مذهبی و سیاسی ایلامیها در نزدیکی رود دز ساخته شد و دوراونتاش (Dur Untash) نامیده شد. دوراونتاش به معنای قلعهی اونتاش است. در بعضی از متون به خط میخی این شهر الاونتاش (Ul Untash) ذکر شده که به معنی شهر اونتاش است. این شهر از سه حصار تودرتوی خشتی تشکیل شده و دروازهی اصلی آن بر روی حصار بزرگ در ضلع شرقی قرار دارد. در حد فاصل حصار اول و دوم کاخهای شاهی و آرامگاههای سلاطین ایلام قرار دارند. در بین حصار دوم و سوم بقایای تصفیهخانهی آب دیده میشود که جزو قدیمیترین تأسیسات آبرسانی به شمار میرود. آب آن از رودخانهی کرخه در فاصلهی چهل و پنج کیلومتری از طریق کانالی تأمین میشد. در مرکز حصار سوم معبد اصلی (زیگورات) قرار دارد. تصویر بنیانگذار چغازنبیل –اونتاش نپیریشا– بر روی سنگ همراه با مجسمهی مفرغی همسرش ملکه نپیراسو (Napirasu) هماکنون در موزهی لوور پاریس نگهداری میشوند. مجسمهی ملکه، وی را در حال عبادت در برابر خدایان نشان میدهد. همچنین بر روی دامن ملکه نام وی به همراه چند دعا به خط میخی درج شده است. زیگورات چغازنبیل زیگورات چغازنبیل معبد اصلی (زیگورات) مربعی به ضلع ١٠٥ متر است که اضلاع آن در جهات اصلی شرقی، غربی و شمالی و جنوبی واقع شدهاند. اصل این معبد با بهکارگیری میلیونها آجر و در پنج طبقه به ارتفاع ٥٢ متر ساخته شده بود که در حال حاضر تنها دو طبقه از آن باقی مانده است. به غیر از طبقهی اول و پنجم، تمامی طبقات از خشت پر شده بودند. طبقهی پنجم که مرتفعترین طبقه محسوب میشد و تنها کاهنها و خانوادهی شاهی اجازهی ورود به آن طبقه را داشتند، جایگاه قراردادن خدای اینشوشینک (god Inshushinak) یا خدای خاص شهر شوش بود. در حقیقت اونتاش، پادشاه ایلامی، این بنا را برای اینشوشینک ساخت. ایلامیها معتقد بودند که هنگام غروب، خدایشان از آخرین طبقهی زیگورات به آسمان پرواز میکند و روز بعد باز میگردد. بر روی دیوارهای معبد آجرهایی به خط میخی مشاهده میشود که همگی دارای متنی یکسان هستند و بیانگر نام پادشاه و هدف او از ساخت این معبد است: «من اونتاش، پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش هستم. پس از آن که مصالح ساختمانی را به دست آوردم، من در اینجا شهر اونتاش و حریم مقدس را برپا نمودم و آن را در یک دیوار خارجی و یک دیوار داخلی محصور کردم. من معبد بلندی ساختم که شبیه آنچه شاهان پیش ساختهاند نبود و آن را به خدای اینشوشینک مقدس وقف کردم. باشد که ساختمان و زحمت من موقوفهی ایشان شود و لطف و عدل اینشنوشینک در اینجا برقرار بماند.» میز قربانی در اطراف معبد و بر روی کف اصلی دو سکوی مدور بریده مشاهده میشود که نظرات مختلفی در مورد آنها ابراز شده، برخی آنها را قربانگاه و برخی دیگر مربوط به ستارهشناسی و ساعت خورشیدی دانستهاند. در موزهی لوور پاریس میزی موسوم به میز قربانی (Sacrificial Table) از جنس برنز موجود است که به احتمال زیاد متعلق به این جایگاه است (تصویر).دورتادور میز قربانی دو مار و پنج زن دیده میشوند. اندازه، دقت و ظرافت بالای بهکاررفته در ساخت این میز حکایت از مهارت فراوان فلزکاران دورهی ایلامی دارد میراث جهانی چغازنبیل در سال ١٩٧٩ میلادی از طرف یونسکو در فهرست میراث جهانی قرار گرفت. این محوطه یکی از چند اثر ثبت شدهی ایران در فهرست میراث جهانی است. اهمیت این محوطهی تاریخی به عنوان مهمترین اثر بهجایمانده از دوران حکومت ایلامی، قدمت ٣٠٠٠ سالهی آن همراه با جاذبههای طبیعی از جمله عوامل مؤثر در به ثبترسیدن این مجموعه بهعنوان میراث جهانی بودهاند. فرسایش طبیعی و خسارتهای ناشی از جنگ ایران و عراق، آسیبهای فراوانی را متوجه این شهر کهن نمود. برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این منطقه، در سال ١٩٩٨ میلادی، توافقی بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و مؤسسهی کراتره فرانسه (مؤسسهی بینالمللی حفاظت از بناهای خشتی)، برای اجرای طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطهی تاریخی چغازنبیل در زمینههای مختلف علمی صورت گرفت. در راستای اجرای این طرح، یک پایگاه دائمی پژوهشی شامل آزمایشگاه، بخش حفاظت و مرمت، کتابخانه، بخش رایانهای و بخش مطالعات سفال در قسمت اداری موزهی هفتتپه ایجاد و تجهیز شده است. محوطه تاریخی چغازنبیل در استان خوزستان واقع در جنوب غربی ایران، در 35 كیلومتری جنوب شرقی شهر باستانی شوش قرار گرفته است. ساخت این شهر كه حدود 1250 سال پیش از میلاد مسیح در دوران عیلامی ها آغاز شد، بعد از حمله آشوریها ناتمام ماند. هزاران خشت وآجر استفاده نشدهای که در این محوطه باقی مانده، گواهی بر این موضوع است. چغازنبیل به سال 1979 در فهرست آثار جهانی یونسكو ثبت شد. تاریخچه چغازنبیل چغازنبیل در اوایل قرن 13 قبل از میلاد توسط پادشاه ایلامی «اونتاش نپیریشا» در نزدیكی رود دز ساخته شده و «دوراونتاش» نامیده شد. معنای دوراونتاش «قلعه اونتاش» است. البته در برخی متون میخی از این شهر با عنوان «ال اونتاش» به معنی شهر اونتاش نام برده شده است. در مركز شهر معبد عظیمی به صورت مطبق بنا شده كه امروزه دو طبقه از آن هنوز پابرجاست. این معبد «ذیقورات» نام دارد که به دو تن از خدایان بزرگ عیلامیان یعنی «اینشوشیناك» و «نپیریشا» اهدا شده. معبد چغازنبیل بزرگترین اثر معماری بر جای مانده از تمدن ایلامی است كه تا كنون شناخته شده است. دورتا دور ذیقورات را دیواری احاطه میكرده كه در مجاورت آن در جبهه شمال غربی معابدی برای خدایان «كریریشا»، «ایشنیكرب» و «هومبان» بنا شده است. همچنین معابد دیگری در جبهه شمال شرقی قرار داشتهاند. مجموعه این معابد توسط حصار دیگری احاطه میشده است. در خارج از این حصار بقایای اندکی از خانههای شهر در سطح زمین دیده میشوند. دورتادور شهر سومین دیوار قرار داشته كه كل شهر را محصور میكرده. طول این حصار خارجی حدود چهار كیلومتر است. در زاویه شرقی شهر و در نزدیكی حصار خارجی، كاخهای شاهی قرار داشتهاند. در زیر یكی از این كاخها پنج مقبره زیرزمینی كشف شده است كه احتمالا به خانواده شاهی تعلق داشتهاند. در طرف مقابل شهر و بر روی ضلع شمال غربی حصار خارجی مخزنی برای آب موجود است. «ذیقورات» با تشدید بر روی حروف «ق» و «ر» كلمهیی اكدی است. در ایران این كلمه عموماً "زیگورات" نوشته میشود. واژه زیگورات از فعل « زیگورو» به معنای "بلند و برافراشته ساختن" مشتق شده است. واژه چغازنبیل نیز متشکل از دو جز «چغا» به معنای تپه و زنبیل به معنای سبد است. گویا قبل از حفاری معبد، ویرانههای تپه مانند آن یک زنبیل واژگونه را تداعی میکرده است و به همین علت شهر كهن «دور اونتاش» را به این نام خوانده اند. دلایل ثبت معیار 3: مجموعه چغازنبیل گواهی استثنایی بر تمدن كهن و از دست رفته عیلامی ها است. معیار 4: چغازنبیل نمونهای برجسته از پرستشگاه عیلامی ها است كه با معماری ویژه آن دوران بنا شده است. بناهای مهم چغازنبیل حصار اول: این حصار در بر گیرنده ذیقورات و معابد و بنای نیایشگاه است كه در آن 6 دروازه وجود دارد و از طریق همین دروازهها زائران به محوطه معبد وارد میشدند. این حصار دارای ناودانهایی است كه وظیفه دفع آب را بر عهده داشتهاند. مصالح به كار رفته در حصار اول خشت و گلكوبیده هستند. به این حصار «تمنوس» می گفته اند. حصار دوم: حصاری است كه حصار اول و بخشی از بناهای تاریخی چغازنبیل را در بر گرفته است. جصار سوم: حصار سوم چغازنبیل نشانگر محدوده شهر بوده است و حصارهای اول و دوم و مجموعه بناهای چغازنبیل را در بر میگیرد. مصالح به كار گرفته شده در ساخت این حصار، عموما خشتی هستند. در روی این دیوار ناودانهایی به فاصلههای تقریبی 47 تا 50 متر قرار گرفتهاند. این ناودانها به گونهای ساخته شدهاند كه آب را به بیرون حصار و به فاصله دوری هدایت كنند تا مانع نفوذ آب به زیر دیوار و اطراف ناودان شوند. بناهای داخل حصار اول: 1 _ معبد ذیقورات یا زیگورات: در مركز شهر چغازنبیل معبد عظیمی به صورت مطبق بنا شده است. این معبد «ذیقورات» نام دارد که به دو تن از خدایان بزرگ عیلامیان یعنی «اینشوشیناك» و «نپیریشا» اهدا شده. معبد چغازنبیل بزرگترین اثر معماری بر جای مانده از تمدن ایلامی است كه تا كنون شناخته شده است. معبد زیگورات شامل چهار جبهه است. الف _ جبهه شمال شرقی: این جبهه از محوطه درونی حصار اول بیشترین میزان تخریب را دارد. عمود بر دروازه جبهه، مسیری كفسازی شده تا دروازه شمال شرقی وجود دارد. پلكان سنگی دروازه شمال شرقی ورودی سرسرای خارجی این دروازه را تشكیل میدهد. در ورودی سرسرا در حدود 50/1 متر پهنا دارد. در جلوی این در ورودی دو لولا و كلون سنگی یافت شدهاند. از مهمترین یافتههای این جبهه پیدا كردن قطعات متعددی از یك حیوان به صورت برجستگیهای مدور و از جنس سفال لعابدار بود كه پس از جمع آوری و مرمت مشخص شد كه مجسمه یك گاونر نسبتا بزرگ است. این حیوان حكم یك نگهبان دروازه را برای زیگورات چغازنبیل داشته است. ب _ جبهه جنوب شرقی: این جبهه به وسیله یك راه كف سازی شده به دروازه شاهی متصل شده است كه در انتهای آن و در برابر دروازه جنوب شرقی دو ردیف سكو به موازات هم دیده می شود. این سكوها مخصوص قراردادن هدایای پیش كشی بوده است. ج _ جبهه شمال غربی: این جبهه از زیگورات روبروی مجموعه معابد شمالغرب قرار دارد، كه شامل سه معبد بسیار مهم (گال، ایشنی كرب و كریریشا) میباشند. در سمت غربی این جبهه مسیری كفسازی شده وجود دارد كه تا دروازه غربی و از آنجا به معابد چهارگوش غربی متصل میشود. در طرف راست ورودی اتاق رواق مانندی وجود دارد. د _ جبهه جنوب غربی: این جبهه به وسیله سه راه كف سازی شده به نیایشگاه های سه گانه متصل می شود. در این جبهه سكویی وجود دارد كه از آن به عنوان سكوی قربانگاه و نیز ساعت آفتابی استفاده می شده است. 2 _ معبد الهه اینشوشیناك (ب): این معبد كه به الهه اینشوشیناك هدیه شده دارای 5 اتاق است كه همگی آنها در یك ردیف قرار دارند. در مدخل ورودی معبد، یك سردر هلالی از خشت و ملات گچ وجود دارد. در زیر تاق ورودی دروازه معبد كه به «دروازه مجلل» معروف است، آجرنوشتههایی دیده میشود كه در هر دو سمت دروازه قرار دارند. در دروازه مجلل از جنس چوب و مزین به نقشهایی با شیشه بوده است. معبد اینشوشیناك دارای سالمترین و بهترین كلونها و لولاهای در و همچنین پاشنههای سنگی است. معبد دیگری در نزدیكی این معبد قرار دارد كه آن هم اینشوشیناك (آ) نام داشته است اما طبق یافته های باستان شناسان این معبد نسبت به معبد اینشوشیناك (ب) از اهمیت كمتری برخوردار بوده است. 3 _ مجموعه معابد شمال غربی: این سه معبد موقعیت ممتازی در شهر باستانی «دور اونتاش» داشته اند. این مجموعه در مجاورت حصار درونی در جبهه شمال غربی ذیقورات قرار دارند و از دو نیایشگاه برای ایشنی كاراپ و كیریریشا كه مستقیماً به روی صحن شمال غربی باز میشوند و نیاشگاه سوم كه برای خدای گال ساخته شده تشكیل می شوند. 4 _ معبد چهارگوش غربی: هر یك از اضلاع این معبد 17 متر است و هریك از چهار زاویه آن به سمت یكی از جهات اربعه قرار دارد. ورودی این معبد در شمال شرقی آن تعبیه شده است، سقف تمام اتاق ها در این معبد با خشت خام به صورت طاق هلالی از نوع آهنگ پوشانده شده است. 5 _ معبد چهارگوش جنوب شرقی: هر یك از اضلاع این معبد كه زوایای آن به طرف جهات اربعه است 18 متر است. حیاطی در زاویه غربی بنا قرار گرفته است، كه اتاقهای معبد به این حیاط وابستهاند. ورودی آن در روی وجه جنوب شرقی قرار گرفته و بر دالان كوچكی باز میشود. 6 _ نیایشگاه های سه گانه: روبروی جبهه جنوب غربی سه نیایشگاه شناسایی شده اند و اشیایی از آنها به دست آمده كه نذوراتی بوده است كه سربازان آشور میلی به غارت آنها نداشته اند. از اشیای یافت شده در این سه نیایشگاه می توان به قرص هایی تزئینی كه برای تزئین در به كار می رفته اند، مهره هایی از جنس خمیر شیشه، مجسمه های گراز، گاو كوهاندار، لاك پشت، پرندگان و حیوانات كوچك از جنس خمیر شیشه و انگشتری از جنس قلع با روكشی از طلا كه در آن دایره ای از آهن قلم زنی شده است، اشاره كرد. 7 _ دروازه بزرگ: دروازه بزرگ بزرگترین و عریضترین دروازهای است كه در دیوار حصارهای اطراف ذیقورات تعبیه شده است و مخصوص تردد شاه و درباریان بلندمرتبه بوده است. در این دروازه كلونهای سنگی مشابهی بسته میشده كه توسط بستهای فلزی به در چوبی متصل بودهاند. 8 _ دروازه ارابه ها: این دروازه در گوشه جنوبی حصار اول واقع شده است. و كفپوشی از سنگ بر روی سطح دروازه دیده میشود. درز این كفپوش سنگی را با با ملات قیر معدنی پر كردهاند. بر روی این سنگ فرش آثاری شبیه به آثار چرخ گاری دیده میشود و به همین دلیل این دروازه به نام دروازه ارابهها مشهور شده است. چهارپایان را برای قربانی كردن در معابد از این دروازه وارد می كرده اند. 9 _ دروازه شمال شرقی: این دروازه بزرگترین و مهمترین دروازه تمنوس است كه چهار برج دارد. دو برج در خارج و دو برج دیگر در داخل حصار واقع شده است. تمام كف دروازه با آجرهای شكستهای كه هنوز هم لكههایی از آنها باقی مانده فرش شده بوده است. 10 _ دروازه اینشوشیناك و دروازه غربی دو دروازه دیگر حصار اول بوده اند. بناهای داخل حصار دوم 1 _ معابد هیشمیتیك و روهوراتیو: این معبد كه در نزدیكی دروازه شمال شرقی تمنوس قرار دارد وقف دو الهه مذكر به نام های هیشمیتیك و روهوراتیو بوده است. در این معبد 21 آجر كتیبه دار یافت شد كه نام این دو خدای باستانی عیلامیان را بر خود داشتند. 2 _ دروازه شمال شرقی: این دروازه در روبروی دروازه شمال شرقی حصار اول قرار دارد. كف پوشی كه سطح این دروازه را پوشانده است، از طرفی به جبهه جنوب شرقی ذیقورات متصل شده و از طرف دیگر تا جبهه شمال غربی و نزدیك معبد گال امتداد دارد. در درون این دروازه و در سمت شرقی آن یك پلكان یافت شده است. 3 _ دروازه شوش: این دروازه در دیوار جنوب غربی قرار دارد و به سمت شهر شوش است. چهار برج به این دروازه تكیه زده بوده اند كه گذرگاه باریكی را به وجود میآوردند. این گذرگاه باریك نشان میدهد كه از این دروازه فقط عده معدودی گذر میكردهاند و وارد تمنوس میشدهاند. كف این دروازه با خشت شكسته فرش شده و زمین بیرون این دروازه را با سنگریزه فرش كرده اند. 4 _ دروازه مسدود شده: در 163 متری زاویه شرقی و 81 متری گذرگاه شاهی قرار دارد. این دروازه از نظر معماری و ابعاد، نسبتاً ساده است و به نظر میرسد كه تمام این دروازه را مسدود كردهاند. دلیل چنین حذفی روشن نیست. از این دروازه گذرگاهی شروع میشود كه آن را به سه قسمت مركزی دروازه با دری یك لنگه منتهی میكند. 5 _ گذرگاه شاهی: در دیوار جنوب شرقی دروازه دیگری وجود دارد كه به گذرگاه شاهی معروف است. قسمت مركزی این دروازه با كفسازی زیبایی از آجرهای سالم پوشیده شده بود، كه در امتداد طول دیوار جنوب غربیاش سكوئی به عرض 2 آجر وجود دارد. این دروازه، تنها دروازهای است كه پلكانی خم شده به شكل آرنج در آن وجود داشته و همین پلكان صعود به بالای برج ها و دیوار حصار را آسانتر میكرده است. 6 _ برج نوركیپرات: این برج كه پیشآمدگی آن بطرف بیرون است، در وسط دیوار جنوب شرقی و درنزدیكی گذرگاه شاهی قرار دارد. در ساخت این برج از آجر استفاده شده است. 7 _ مجموعه غربی: دیوارهای پیدا شده در این مجموعه از آجر شكسته ساخته شده بودند. ضخامت این دیوارها بسیار كم است. یك آشپزخانه ابتدایی هم در این مجموعه قرار دارد. این بنا برای سكونت كارگران ساخته شده بوده است. 8 _ مجموعه شمال غربی: این مجموعه با دیوارهایی از آجر شكسته ساخته شده است. دیوارهایی كه سه حیاط و دو اتاق ساخته شده به درازا را محاط میكردند. در درون این مجموعه محوطه محصوری پیدا شد، كه با دو دیواره از خشت خام درست شده بود. در این محوطه گذرگاه عریضی وجود دارد، كه به طرف حصار تمنوس میرود. در این گذرگاه آثاری از یك ناودان و دو سكوی خشتی وجود دارد. 9 _ مجموعه شرقی: این مجموعه، كه در ضلع شرقی حصار اول (تمنوس) واقع شده متشكل از چهار نیایشگاه است. نمای تمام این نیایشگاه ها رو به گذرگاه شاهی است. این مجموعه توسط راهی كفسازی شده كه فقط قسمتهای ناچیزی از آن باقی مانده است، به گذرگاه شاهی متصل میشود. 10 _ زاویه شمالی تمنوس: در این بخش 9 مورد كفسازی شده با آجر شكسته از زیر خاك پیدا شد، كه همه به موازات همدیگر بودند. طول این كفسازیها به 30 متر میرسید و عرض هر یك از آنها بطور متوسط 50/4 متر بود. در این منطقه هم چنین مصالح ساختمانی و اتاق های نیمه تمامی یافت شد كه نشان از یك عملیات ساختمانی نیمه تمام بود. یافته شدن مصالح بنایی و نیز سه نواری كه یكی از آنها پر از قیر معدنی و یكی دیگر مملو از گچ بود صحت این فرضیه را تائید كرد. در كنار این مصالح دو حلقه چاه كشف شد كه با توجه به آب شور و غیر قابل شرب این چاه ها گمان می رود از آب آنها برای عملیات ساختمانی استفاده می كرده اند. 11 _ مجموعه جنوب شرقی: این مجموعه شامل سه حیاط است كه در اطراف آنها اتاق هایی ساخته شده است. این اتاق ها بلند و باریكند و سكوهایی نیمكت مانند دارند. ساختمان این بخش نیز به دلیل هجوم ویرانگر آشوری ها ناتمام مانده است. بناهای دیگر چغازنبیل ورودی شاهی: این ورودی مجلل كه در دیوار حصار خارجی شهر در ضلع جنوب شرقی نزدیك به كاخ شماره 3 باز شده است از 3 قسمت تشكیل میشود. الف _ دروازه بزرگ: كه در حصار اول قرار داشت و شرح آن در بخش بناهای داخل حصار اول آمد. ب _ حیاط بزرگ: زوایای این حیاط به طرف جهات اربعه است و پیادرویی از آجر شكسته به عرض 70/2 در حاشیه درونی آن وجود دارد. در ضلع جنوب غربی و در تمام طول حیاط 2 ردیف موازی از اتاقها دیده میشود كه بین آنها و دیوار حصار شهر بنبستی وجود دارد كه آبهای حیاط از آنجا جاری میشده اند. در ضلع باریك بنا و در طول حصار تنبوشهای سفالین به قطر 15 سانتیمتر از زیر دیوار میانی میگذرد كه آب اتاق درونی را به طرف اتاق طرف بیرونی هدایت میكرده است. كانال كوچكی از اتاق ردیف خارجی عبور میكند و پس از گذشتن از زیر دیوار در درون تنبوشهای دیگر آب را به بیرون یعنی به طرف جنوب غربی میریزد. در 16 متری اینجا راه آب مشابهی آب اتاقهای مجاور را با شرایطی دیقیقاً مشابه تخلیه میكند و بالاخره راه آب سومی كه مشابه راه آب قبلی است در 6 متری زاویه غربی اتاقها قرار گرفته است. روی ضلع شمال شرقی حیاط فقط یك ردیف اتاق وجود داشت. ج _ دروازه شاهی: دروازه شاهی كه مقابل دروازه بزرگ قرار دارد، فقط یك درگاهی دارد كه با دو لنگه در بسته میشود. كف این دروازه با خشت خام فرش شده است و روی آن را با سنگفرشی از سنگ های تخت پوشانده اند. در اینجا پلكانی امكان دسترسی به پشت بام را فراهم میكند. گذرگاهی به عرض 4 متر ارتباط بین این حیاط و این دو اتاق را تأمین میكند. فقط اتاقهایی كه در طول شمال شرقی قرار دارند دارای پوشش كفی با خاك كوبیده شده هستند. در جریان كشف دروازه شاهی، در سه محل مختلف خمرههایی پیدا شدند كه در وجه خارجی دیوارها كار گذاشته شده بودند. این خمرهها بقایای اطفال سن پایین را در برداشته كه آنها هم آهكی شده بودند. این دروازه كه به دروازه شاهی معروف است، دروازه عدالت نیز نامیده شده است. در درون این دروازه بوده كه شاه عدالت را به سبك شاهانه اجرا میكرده است. كاخ آرامگاه ها: در ضلع جنوب شرقی چغازنبیل و در نزدیكی حصار سوم، مجموعه بناهایی قرار دارد كه به آن محوطه شاهی گفته می شود. كاخ آرامگاهها در این محوطه قرار دارد. این نام را به دلیل وجود پنج مقبره زیر زمینی سرداب مانند در این كاخ، بر آن گذاشتهاند. این مقابر آرامگاه پادشاهان و شاهزادگان ایلامی بوده اند. علاوه بر این آثاری از تزئینات شیشهای و گلمیخهای لعابدار در كاخ به دست آمده است. كاخ شماره 2: این كاخ سه حیاط دارد و با خشت خام ساخته شده است. در این كاخ چندین اتاق و یك حمام نیز وجود دارد. كاخ شماره 3: این كاخ كه در نزدیكی زاویه شرقی حصار بیرونی شهر قرار دارد، دو حیاط دارد. حیاطهای این كاخ نیز مانند كاخ شماره 2 توسط اتاق هایی متصل به هم ولی با امكانات و راحتی بیشتر نسبت به اتاقهای كاخ شماره 2 محاط شده است. نیایشگاه نوسكو: این بنا كه در محوطه سكونت شاه قرار دارد به شكل (تی) انگلیسی است و نیایشگاه خصوصی شاه و خانواده سلطنتی بوده است. مخزن: چسبیده به حصار خارجی رو به جبهه شمال غربی ذیقورات، تاسیساتی متشكل از یك مخزن در خارج دیوار و یك حوض واقع در درون حصار وجود دارد و شبكه ارتباطی آنها یك سیستم متشكل از نهرهای كوچك بوده است. آب ذخیره شده در مخزن از طریق همین سیستم وارد حوضی كوچك میشده و ساكنان چغازنبیل آب مصرفی خود را از این حوض بیرون میكشیدند. برای اینكه آب به این مخزن برسد كانالی نزدیك به 50 كیلومتر حفر می شود. این كانال از رود كرخه شروع میشود. زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان، معبدی است عیلامی با 3300 سال قدمت و نخستین اثر ایرانی است که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید. از اکنون تا آخر فروردین، بهترین فصل برای دیدن زیگورات است. زیگورات چغازنبیل را هرگز به اندازه اهمیت و اعتباری که دارد نشناخته ایم. عادت کرده ایم که سرآغاز تاریخمان را دوران ماد و هخامنشی بدانیم و چون از مادها جز محوطه های باستانی هگمتانه و چند گور دخمه و تعدادی آثار پراکنده چیز دیگری باقی نمانده، بیشتر به دوره هخامنشی متوسل میشویم و سرآغاز تاریخ و تمدنمان را در تخت جمشید و پاسارگرد و نقش رستم و... جست و جو میکنیم اما زیگورات به عنوان سترگ ترین اثر تمدن عیلام همچنان پابرجا ایستاده است تا بگوید که تمدن در این سرزمین، آن هم در پیشرفته ترین شکل خود، بسیار کهن تر از مادها و هخامنشیان است. تاریخ عیلامیان که حالا بزرگ ترین یادگارشان در این کهن دیار، بر کنار رود در در خوزستان، باشکوه و پرصلابت سر به آسمان ساییده است، از سال 2225 پیش از میلاد آغاز میشود و تا 645 پیش از میلاد ادامه مییابد. (سلسله هخامنشی در 559 پیش از میلاد پا گرفت) آنان کشوری را در خوزستان، لرستان و کوه های بختیاری شکل دادند و به تدریج تا سواحل خلیج فارس پیش رفتند. با این حال پیوستگی شان با تمدن های بین النهرین و نیز غفلت ما ایرانیان در مطالعه تاریخ پیش از آریایی ها، موجب شده است که تاریخ عیلام بیشتر در تداوم تاریخ بین النهرین مطالعه شود. زیگورات میزبان ارجمندترین گردشگران زیگورات به اندازه ارج و اهمیت خود و همپایه دیگر آثار تاریخی کشور، بازدیدکننده ندارد اما در اینجا کیفیت گردشگران مهمتر از کمیت آنهاست. چغازنبیل از نزدیک ترین شهرها (شوش و شوشتر) بین 45 تا 60 دقیقه فاصله دارد. جز با خودروی شخصی و خودروهای گران قیمت کرایه ای، نمیتوان به سراغش رفت. در اطرافش نه رستورانی وجود دارد، نه بازاری، نه اقامتگاهی و نه هیچ خدمات و امکانات گردشگری دیگری. با این وصف اگر کسانی از این سو و آن سوی کشور به دیدارش میشتابند، یقین بدانیم که علقه ای ناگسستنی به تاریخ و فرهنگ دارن دو چنین کسانی را باید که ارج نهاد. ایجاد زیرساخت های گردشگری در محدوده چغازنبیل از دید مدیران مجموعه به دور نمانده است و طرح آن تحت عنوان «مجتمع خدمات توریستی چغازنبیل» ارائه شده است. تا کی به نتیجه رسد و کامی به گردشرگران بدهد، خدا داند و بس! زیگورات، معبد 3300 ساله تختگاه عیلامیان، منطقه شوش در خوزستان بود و در همین جا بود که حدود 3300 سال پیش زیگورات یا در تلفظ اصیل آن «ذیقورات» چغازنبیل ساخته شد. زیگورات در مرکز شهری به نام «دوراونتاش» در 35 کیلومتری جنوب خاوری شهر شوش فعلی قرار داشت و پیشکشی بود برای دو تن از خدایان بزرگ عیلام به نام های «اینوشوشیناک» و «نپریشا». این معبد به صورت طبقات متداخل ساخته شده بود و هر طبقه بالاتر و البته کوچک تر از طبقه دیگر بود. در واقع زیگورات یک جور هرم بود که احتمالا پنج طبقه داشت؛ اما امروزه تنها دو طبقه از آن باقی است و بقایای طبقات بالاتر نیز به شکل تلی از خشت به چشم میآید. داخل معتبد توپر است و جز پلکان هایی که در چهار طرف بنا تعبیه کرده اند و راهی است برای رسیدن به طبقات بالا، فضای درونی دیگری دیده نمیشود. «ذیقورت» با تشدید روی «ق» و «ر» واژه ای اکدی است. این واژه که ایرانیان آن را زیگورات تلفظ میکنند از فعل «Zagaru» به معنای «بلند و برافراشته ساختن» گرفته شده است. واژه چغازنبیل نیز متشکل از دو بخش «چغا» به معنای تپه و زنبیل به معنای سبد است. گویا پیش از آنکه زیگورات را از دل خروارها خاک بیرون بشکند، ویرانه های تپه مانندش یک زنبیل واژگونه را تداعی میکرد و بدین سبب بومیان محل نامش را «چغازنبیل» گذاشتند. دیوارها سخن میگویند زیگورات از خشت و آجر ساخته شده و به رغم ابهت کم نظیر خود، ظاهری ساده دارد و اصلا شاید آن ابهت، نشات گرفته از این سادگی باشد. اینجا همه چیز کاملا ملموس است و معبد 3300 ساله، بی واسطه با تماشاگران شگفت زده خود سخن میگوید. آجرهای کتیبه دار به خط میخی عیلامی و اکدی که روی دیوارها به فاصله هر 10 رج به کار رفته اند و تنها عناصر تزئینی بنا به شمار میآیند، از نام و نسب سازنده بنا – اونتاش نپیرشا (شاه عیلام) – حکایت میکنند و اینکه او این معبد را چگونه و برای چه ساخت: «من اونتاش – گال پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش (همین که) محل شهر محصور شد، در آنجا شهر اونتاش – گال و مکان مقدس را ساخته ام؛ در آنجا یک Kukunnum طلایی ساختم؛ آن را در یک حصار بیرونی و درونی محصور کردم. شاهان قدیم Kukunnum (به معنای معبد به تلفظ عیلامی) نساخته بودند، من آن را ساختم.» حتی جای پای کودکان و سگان بر آجرفرش ها فرو رفته تا حال و هوای روزگاری را که بزرگ ترین معبد عیلامی ساخته میشد، تداعی کند. شاید آن کودک، فرزند یکی از کارگران بود که کنار دست پدر خویش جست و خیز میکرد و گاه به او مددی میرساند و شاید نیز پسر چموشی بود که از روی کنجکاوی بی اجازه و رخصت به کارگاه معبد در شرف تکوین خدایان پای نهاده بود. از درهای چوبی معبد که با میله های شیشه ای تزئین میشدند، چیزی باقی نمانده اما پاشنه سنگی درها در گوشه ای از محوطه به چشم میخورند. بی شک دروازه های ورودی زیگورات شکوه گذشته را ندارند اما هنوز هم سخت با صلابت جلوه میکنند و اگر خوب بنگریم، شاید گاوهای نری را که در کنار دروازه ها جا خوش کرده بودند و از خانه خدایان محافظت میکردند، ببینیم. قطعاتی از این گاوهای سفالین از محوطه زیگورات به دست آمده است، به علاوه مهرهای استوانه ای و اشیای تزئینی از جنس سنگ و سفال و فلز که در هر معبدی به وفور یافت میشدند. خانه شاهان عیلام دور تا دور زیگورات را دیواری دربر میگرفت که در کناره بخش شمال باختری آن، معابد کوچکی برای دیگر خدایان عیلامی «کریریشا»، «ایشنی کرب» و «هومبان» ساخته شده بود. امروز نیز آن دیوار باقی است و نیز بقایای معابدی که زیر سایه زیگورات، خفته در ژرفای تاریخ آرام گرفته اند. مجموعه این معابد با دیوار دیگری احاطه میشد و در پس آن، خانه های شهر قرار داشت؛ شهری که دیگر چیز زیاید زا آن باقی نیست مگر بقایای چند ساختمان و خرده سفال هایی پراکنده در این سو و آن سو، البته دور تا دور شهر نیز حصاری به طول حدود چهار کیلومتر وجود داشت که بقایایش به دست باستان شناسان کشف شده است. در شرق شهر، کاخ های شاهی قرار گرفته اند؛ کاخ که نه، بقایای تعادی دیوار که به سختی میتوان باور کرد در گذشته بارگاه دست نیافتنی شاهان عیلام بوده اند. زیر همین بقایا، پنج آرامگاه زیرزمینی کشف شده است که احتمالا از آن خانواده شاهی بوده اند. زیگورات: نخستین اثر جهانی ایران زیگورات که طی قرون و اعصار زیر تلی از خاک مدفون شده بود، در فاصله سال های 1330 تا 1341 توسط رومان گیرشمن، باستان شناس بزرگ فرانسوی، از زیر خاک بیرون آمده و پاره ای از رازهای سر به مهر خویش را عیان کرد. سپس در تابستان سال 1357 همراه با تخت جمشید و میدان نقش جهان اصفهان در فهرست میراث فرهنگی جهانی جای گرفت. آن زمان، کمتر کسی زیگورات را میشناخت یا تصویری از آن در ذهن داشت و امروز نیز از پس قریب به 30 سال زیگورات همچنان نسبت به سایر آثار تاریخی ایران ناشناخته تر است. درحالی که از تمام آثار جهانی ایران کهن تر است و در نوع خود اثری بی همتا به شمار میرود. در دوران جنگ تحمیلی که بسیاری از بخش های خوزستان تحت تجاوز و اشغالگری ارتش عراق قرار گرفته بود، هرگز مجالی فراهم نیامد تا حفاظت و مرمت بناهای چغازنبیل به شکل مداوم صورت پذیرد و اقلیم منطقه خصوصا بارندگی های فصلی، آسیب هایی را به آثار موجود وارد ساخت. این وضع تا 10 سال پس از پایان جنگ کمابیش ادامه داشت و سرانجام در سال 1378 خورشیدی، توافقاتی بین سازمان میراث فرهنگی ایران، سازمان علمی– فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، بنیاد اعتباری ژاپن و با همکاری موسسه کراتره فرانسه (موسسه بین المللی حفاظت از بناهای خشتی) صورت پذیرفت تا طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطه تاریخی جغازنبیل به اجرا درآید. درواقع، زیگورات چغازنبیل و بناهای وابسته به آن بر مبنای کنوانسیون 1972 یونسکو درباره حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان به ثبت جهانی رسیده و این کنوانسیون کمک های فنی و مالی لازم برای صیانت از آثار جهانی را پیش بینی کرده است. کی و چگونه برویم؟ خوشبختانه زیگورات چغازنبیل، در وسط بیابان قرار گرفته است و در اطراف آن جز رود دز، جنگل های حاشیه رود و مزارع نیشکر هفت تپه چیز دیگری به چشم نمیآید؛ اگر در وسط شهر قرار گرفته بود، احتمالا تاکنون در میان انبوه برج ها و آپارتمان های نوساز گرفتار آمده بود یا بنا بود که از زیرش تونل مترو بگذرد یا بخشی از عرصه و حریمش در طرح تعریض خیابان قرار داشت! به هر حال، این اثر بین شوش و شوشتر واقع شده و راه دسترسی به آن از سمت یکی از این شهرهاست. منتها یا باید خودروی شخصی داشته باشید یا تاکسی دربست (و تاکید میکنیم فقط تاکسی) بگیرید و در مدت 30 دقیقه از شوش یا شوشتر به زیگورات برسید. اگر هم در اهواز هستید، فاصله اهواز تا زیگورات کمابیش دو ساعت است. منتها برای داشتن وقت مناسب بازدید باید اول صبح بروید و قبل از غروب آفتاب برگردید. البته اگر با خودروی کرایه ای آمده اید، یا راننده باید منتظرتان بماند یا با او قرار بگذارید که در ساعت خاصی برای برگشت به دنبالتان بیاید. بهترین فصل سفر به منطقه چغازنبیل، زمستان است که در آنجا حکم بهار را دارد. هوا معتدل و اگر بارانی باریده باشد، زمین پوشیده از مرتع طبیعی است. شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۹ 0 آراء نظرات شما هم می توانید در مورد این موضوع نظر دهید. کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید. نام: * ایمیل: * نظر :
شما هم می توانید در مورد این موضوع نظر دهید. کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید. نام: * ایمیل: * نظر :