ارسال شده توسط:تحریریه kgroup بخش: معماری گروه:گوناگون راه های جایگزینی که معمارادن با به معمار بدل می کند با بیشتر دانش آموزان که صحبت می کنیم، اکثر مواقع چنین نظری را عنوان می کنند: من نمی خواهم یک معمار باشم. علیرغم تمرین های متعدد و مشارکت در ساعات طولانی آموزش طی 5 سال، کمتر افرادی هستند که بخواهند به آن مدل معماری تبدیل شوند که ساختمان می سازد. گذشته از قراردادهای معمولی طراحان داخلی یا گرافیست، یک نوع جنبش از طرف شرکت های معماری را مشاهده می کنیم که بیشتر گرایش به شیوه ای دارند که برای افراد ثروتمند آپارتمان های لوکس گرانقیمت طراحی می کنند. در ادامه معماران آینده نگر (و فعلی) شرکت های معماری و طراحی را مشاهده می کنند که ممکن است در ابتدا نخواهند از امتیازات و کیفیت خودشان تصوری نداشته باشند، اما طعمی از پتانسیل بالقوه چیزی که می خواهند به آن تبدیل شوند را نشان داده اند. در لیست اخیر نامزدان جایزه ترنر 2018، گروه طراحی Forensic Architecture مشاهده می شود که در دانشگاه گلداسمیت لندن پایه گذاری شده اند و از نرم افزارهای گرافیکی و دانش مربوط به فضاسازی بهره می برند تا مغایرت های یک منطقه یا فضا را آنالیز کنند. در حالی که بسیاری از اعضای مسابقه در رشته معماری آموزش دیده اند، گروه طراحی Forensic Architecture فقط از ابزارهای معماری برای بخشی از تحقیقات خود بهره می برند. این تیم به وسیله بخیه زدن تصاویر، فیلم ها و فایل های صوتی که از روزنامه نگاران و شهروندان عمومی تهیه کرده، تا برای ترسیم نقشه های سه بعدی در جنگ اسرائیل-غزه در سال 2014 تهیه کنند. تحقیقات مانند این به سازمان عفو بین الملل و سازمان ملل متحد کمک می کند تا مناطق جنگی را آسان تر تجزیه و تحلیل کنند. معماری به طور مستقیم در این گونه مثال ها با مسائل و سیاست های جهان درگیر است. مطمئنا زیرساخت ها می توانند شرایط شهر را تحت تاثیر قرار دهند و به تغییرات اقتصادی و اجتماعی کمک کنند. با این وجود معمارن به میزان قابل توجهی آموزش داده می شوند که با ساختن مراکز اجتماعی و ساختمان های مسکونی می توان شهر را احیا نمود. این اهداف مثبت چندین بار منجر به افزایش بودجه پروژه ها شده و بازخورد را کم کرده اند. همین مبحث باعث انتقاد معمارن می شود که در واقع چیزی را می سازند، محیط های مربوطه را تغییر می دهد. یک سازمان غیرانتفاعی به نام "معماری اضطراری و حقوق بشر" که در کپنهاگ مستقر می باشد، معماری را برای افراد محروم و مورد نیاز فراهم می کند. این سازمان به هماهنگی مستقیم سازمان ملل متحدو حقوق بشر فعالیت می کند. در این مورد، معماری یک پاسخ ممتاز نسبت به چنین شرایطی ارائه داده است. طراحی به تنهایی قابل قبول نیست، بلکه یک راه حل مورد نیاز محسوب می شود. برخلاف چرخه پیشنهاد و انتقاد از مانیفست های موجود معماری که در مورد راه حل های گسترده حل بحران مسکن توشیح داده، می بایست چنین مسائلی را به سادگی و در مقیاس های کوچک حل و فصل نمود. مبتکر کارگاه معماری، دَن رزگارد، که شرکت خود را "آزمایشگاه طراحی اجتماعی" نامیده، تاسیسات مربوط به شهر و طراحی شهری را ارائه داده که صرفاً برای بهبود فضای شهری و عمومی می باشند. استودیو رزگارد به معماری و تغییرات پارادایمی می پردازد که به جای تولید محصولات دمدمی به جامعه عمومی، مشتری و اقتصاد جامعه مد نظر قرار می دهد. این شیوه مدیریت طراحی نه تنها می تواند بر روی محیط زیست و مردم به اثرگذار باشد، بلکه ذاتا بر روی تغییرات اجتماعی و زیباشناسی شهری اثر می گذارد. پروژه دَن رزگارد در رتردام هلند به هر معنی یا وسیله ای پیشنهاد نمی شود که هر طرح باید یک هدف غیرمتعارف بشردوستانه داشته باشد، بلکه باید به اندازه ای مشخص تفکرات معماری در برنامه هایش دیده شود که خاصیت بشردوستانه می تواند بخش کوچک از آن پروژه محسوب شود. این مبحث به خودی خود شرح می دهد که معماری فقط نباید به اکتشاف متریال های جدید یا مطالعات ساختارهای نوآورانه محدود شود، در عوض راهی باشد تا دیدگاه معمار نسبت به دنیا به یک روش و ابزار تبدیل گردد. دوشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۷ 0 آراء نظرات شما هم می توانید در مورد این موضوع نظر دهید. کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید. نام: * ایمیل: * نظر :
شما هم می توانید در مورد این موضوع نظر دهید. کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید. نام: * ایمیل: * نظر :