ارسال شده توسط:تحریریه kgroup بخش: اطلاعات عمومی  گروه:معماری

معماران بزرگ دنیا

لئوناردو داوینچی

 

در رشته‌های نقاشی، ریاضی، معماری، موسیقی، کالبدشناسی، مهندسی، تندیسگری، و هندسه برجسته بود.

عده‌ای از محققان ایتالیایی با تحقیق بر روی اثر انگشت بازسازی شدۀ وی، او را دارای ریشۀ عربی و اهل خاورمیانه برشمرده‌اند.

داوینچی را کهن‌الگوی «فرد رنسانسی» دانسته‌اند. وی فردی بی‌نهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در مجموعه یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می باشند، ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانه‌ای را برای ساخت سلاحهایی مانند توپ‌های بخار، ماشین‌های پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند.

شهرت جهانی داوینچی بیشتر به‌خاطر نقاشی‌های شام آخر و مونالیزا است.

 پژوهش‌های علمی

برخی از مسائلی که لئوناردو بر روی آن‌ها پژوهش انجام داد به شرح زیر می‌باشد:

مطالعه پیرامون زمین‌شناسی و بحث‌های آن

مطالعه بر روی آناتومی بدن انسان اسکلت ارگان‌های داخلی و رگ ها. بیمارستان آن زمان به داوینچی جسد مردگان را برای کالبدشکافی می‌داد و او در حدود سی جسد را کالبدشکافی نمود و از بسیاری از اندام‌ها طرح‌هایی کشید. این طرح بعدها به محققین و هنرمندان کمک بسیاری برای کشیدن و شناخت بهتر بدن انسان نمود.

مطالعه بر روی آناتومی بدن حیوانات همچون اسب‌ها سگ‌ها و خرس‌ها

شناخت حالات چهرهٔ انسان

چگونگی پرواز پرندگان

آب و هوا و پدیده‌های آب و هوایی

چگونگی جاری شدن آب

مطالعه بر روی گیاهان و ساختار آنان

نور، سایه، آیینه‌ها و عدسی‌ها

پرسپکتیو

هندسه و اجسام جامد

 طرح‌های مهندسی و اختراعات               

داوینچی علاوه بر نقاشی به عنوان یک مهندس نیز مشهور است. او در نامه‌ای به دوک میلان اظهار داشت که قادر به تهیه و ساخت دستگاه‌هایی برای دفاع از شهر و همچنین محاصرۀ شهر دشمن است. هنگامی که او به ونیز گریخت، شاگردی را پیدا کرد که با کمک او توانست یک سنگر متحرک را طراحی کند. او حتی طرحی برای منحرف کردن مسیر رودخانۀ آمو داشت، پروژه‌ای که نیکولو ماکیاولی نیز بر روی آن کار کرد.

مقالات داوینچی شامل تعداد بسیار زیادی از اختراعات عملی و قابل اجرا و غیر عملی، شامل آلات موسیقی، پمپ‌های هیدرولیک، توپ‌های بخار، سپرهایی خاص و... می‌گشت.

  

تعداد زیادی از دست نوشته‌های داوینچی مربوط به طرح‌ها و نقشه‌های اختراعات او هستند. برخی از ابداعات او به شرح زیر است:

طراحی برخی از لباس‌های مربوط به کارنوال‌ها و فستیوال‌ها و برخی از لباس‌های رزهی

ماشین آلات جنگی همچون طراحی یک تانک زره‌پوش، یک تیرانداز غول پیکر و دستگاه خوف‌انگیز که با حرکت خود پاهای سربازان را قطع می‌کند. البته هیچ یک از این وسائل در زمان لئوناردو ساخته نشد.

سدها و کانال‌ها آب

یک پل چوبی که قابلیت حمل داشت و می‌شد آن را از هم باز و دوباره سرهم کرد.

وسائلی که با بال‌هایی قابلیت پرواز داشتند مانند هلی‌کوپتر، چتر نجات و گلایدر. چتر نجات ابداع داوینچی، در قرن بیستم ساخته شد و کار کرد.

خط معکوس یکی دیگر از اختراعات داوینچی است.

او برای این که کسی نتواند نوشته‌هایش را بخواند، نوعی خط را اختراع کرد که برعکس نوشته می‌شد و برای خواندن آن از آینه باید استفاده می‌شد.

• این نگاره توسط خود لئوناردو در بین سال‌های 1510 تا 1515 کشیده شده و در مالکیت عمومی می باشد.

 


Renzo Piano

یکی از برجسته ترین معماران ایتالیا که او را هم پایه فیلیپو برونلسکی معمار شهیر دوره "رنسانس آغازین" ایتالیا می دانند, رنزو پیانو است. او به سال 1937 میلادی در جنوای ایتالیا به دنیا آمد. ابتدایی ترین تجارب عملی خود را در کارگاه ساختمان سازی پدرش کسب نمود و در سال 1964 از مدرسه معماری پلی تکنیک میلان, فارغ التحصیل شد. از سال 1970 تا 1977 با ریچارد راجرز همکاری داشت. اولین نقطه اوج کارهای پیانو, موفقیت در مسابقه طراحی مرکز هنری ژرژ پمپیدو در پاریس بود که با همکاری راجرز, از سال 1970 تا 1971 میلادی , به طراحی آن اقدام نمود.  

او جایزه های متعددی را از مجامع بین المللی دریافت کرده است که مهمترین آنها عبارتند از: مدال طلای معماری موسسه سلطنتی معماران بریتانیا در سال 1989, دکترای افتخاری از دانشگاه اشتوتگارت آلمان در سال 1990 و دانشگاه دلف هلند در سال 1992 , جایزه پرایتزکر در سال 1998.

معماری پیانو در واقع گرد آوری هنر ,معماری و مهندسی در ترکیبی چشمگیر است. اگر چه آثار او جدیدترین تکنولوژی زمان را در خود دارد,ریشه های آن به وضوح به فلسفه و فرهنگ کلاسیک ایتالیا باز می گردد. علاوه بر این, وی عمیقا مباحث مربوط به سکونت گاه و معماری پایدار را در دنیای امروز, که دائما در حال تغییر است, مد نظر دارد. همچون برونلسکی, پیانو عقیده دارد که معمار باید بر فرآیند ساخت, از مرحله طراحی تا پایان اجرا,جکمرانی کند.

ساختمان های پیانو بر خلاف همفکران او – فاستر و راجرز- تاثیری شگرف بر تماشاگر نمی گذارد. ساختمان های او ساده, معقول, سبک و طبیعی هستند.ثوابت کارهای پیانو, اصول ازلی معماری از قبیل : توجه به طبیعت (به مثابه محیط طبیعی که پروژه در آن قرار می گیرد, الهام از فرم های طبیعت, به کاربردن عناصر طبیعی نظیر گیاهان, آب و نور و استفاده از مصالح طبیعی نظیر چوب و سنگ), توجه به سایت و کشف اصل استقراری نهفته در خصوصیات سایت,مورفولوژی زمین, رابطه انسان با معماری و غیره است.

منبع: خلاصه ای از کتاب پست مدرنیته و معماری – نوشته : امیر بانی مسعود

 

معماری فرانک گری

 

فرانک گری یک معمار کانادایی – آمریکایی متولد سال 1929 است. گری به طور عمده با استفاده از فرم های نوین و مجسمه مانند خود در جامعه معماران آمریکا مطرح شد. طرح های او عموما دارای فضایی پویا و با تضاد بسیار از نطر فرم و مصالح هستند. پویایی این فرم ها فقظ از راه ایجاد بی نظمی و بی قاعده بودن در طراحی به دست نیامده است, چرا که در تمامی کارهای گری رد پایی از هندسه در نحوه شکل گیری فضاها به چشم می خورد.

مصالحی که اغلب در کارهای او مشاهده می شود ,صفحات فلزی به خصوص تیتانیوم , پلاستیک های رنگ شده , زنجیر ها , کابل ها و فولاد و به کارگیری پانل های مشبک است. فرم های تیز گوشه دار, صفحات متخلخل , سطوح مواج و منحنی را می توان از عناصر ثابت کا فرانک او گری دانست.

بناهای تندیس وار, فرم های منحنی , پلکان های خارجی , مصالح نمای فلزی , استفاده فراوان از مواد گوناگون و پنجره های بی قاعده و مرکز گریز از نشانه های کارهای او می توان برشمرد. در بین طرح های گری, می توان به مدرسه حقوق لویولا , کنسرت هال دیزنی و موزه گوگنهایم بیلبائو اشاره کرد. طراحی این گونه فرم های پویا و دارای انحنا با استفاده از نرم افزاری به نام کاتیا ممکن شده است. این نرم افزار به گری این امکان را داده است تا بتواند طرح ها و ایده های خود را به ساختمان واقعی تبدیل نماید. او در سال 1989 به اخذ جایزه پریتزکر نائل آمد.

 


بهرام شیردل

یکی از ایرانیانی که در انتهای دهه 80 میلادی توانست هم سو با متفکران بلند آواز اروپایی – امریکایی مباحث مهمی در حیطه معماری مطرح کند, بهرام شیردل بود. او به سال 1330 خورشیدی در تهران متولد شد و به سال 1978 میلادی از دانشگاه تورنتو کانادا در رشته معماری فارغ التحصیل شد. در سال 1982 میلادی دوره تخصصی معماری را در آکادمی هنری کرنبورک در ایالت میشیگان آمریکا, زیر نظر دانیل لیبسکیند گذراند. او فعالیت حرفه ای خود را با تاسیس دفتر " مهندسان مشاور آکس رونو" در لس آنجلس آغاز و پس از آن با عنوان " مهندسان مشاور شیردل و کیپنیس" در لندن ادامه داد. این دفتر از سال 1376 خورشیدی و با نام " مهندسان مشاور شیردل و همکاران" در تهران فعالیت معماری خو را دنبال نمود.

بهرام شیردل علاوه بر انجام پروژه های حرفه ای معماری, به عنوان مدیر و استاد برنامه تخصصی طراحی معماری در مدرسه AA لندن و همچنین به عنوان استاد در "انستیتو معماری کالیفرنیای جنوبی" دانشگاه هاروارد و دانشگاه های دیگری در آمریکا و اروپا به تدریس معماری پرداخته است. معماری او بارها در نشریات و نمایشگاههای مختلف دنیا در معرض نمایش قرار گرفته است.

شیردل در سال 1373 خورشیدی بعد از یک مهاجرت طولانی برای مدت کوتاهی به ایران آمد و در مصاحبه ها و سخنرانی های خود, خبر از شکل گیری جریانی تازه در معماری غرب می داد که متفاوت از آن چیزی بود که در محیط دانشگاهی ایران در دهه 70 خورشیدی به آن می اندیشید. بحث اصلی شیردل , شکل گیری "فضای سوم" بود. بحث فضای سوم برای محیط دانشگاهی ایران که در حول و حوش فضای پست مدرن کلاسیسم رابرت ونتوری و تاریخ گرایی لوئی کان و تا حدودی معماری دیکانستراکشن دور می زد, بسیار غیر مترقبه و شوک آور بود.

او در مصاحبه ها و سخنرانی های خود سعی در شرح "فضای سوم" داشت. "فضای سوم" مطرح شده توسط شیردل, چیزی متفاوت تر از مباحث مطرح شده معماری مدرن معماری پیش از مدرن است. او در شرح دیدگاههای خود چنین اظهار نمود: " معماری من جهان را با تمام خوبی ها و بدی هایش می پذیرد. بدی ها را به خاطر آن که خوبی ها از درونش خارج می شوند, می پذیرد. شیوه کار من یک سبک نیست, کار من لبه ندارد."

او در جای دیگر نیز می افزاید:" چندان مایل نیستم به معماری به عنوان یک هنرفکر کنم, بلکه در پی آن هستم که بدانم چگونه می توان معماری را به صورت رشته ای علمی در آورد که همانند فیزیک و ریاضیات در تکنولوژی اثر بگذارد و همان گونه که پدیده های علمی به پیشرفت تمدی بشر کمک می کنند,معماری نیز این رسالت را پیدا کند.[…] در همه جوامع این بحث است که آیا هنوز باید گرایش مدرنیسم را ادامه داد یا به معماری پیش از مدرن بازگشت. من یکی را "فضای اول" و دیگری را " فضای دوم" می نامم. اگر وظیفه ما در معماری تولید فضاست, باید چیزی جز آن دو ایجاد کنیم که آن را " فضای سوم" نام داده ایم.

مباحث و اندی شه های شیردل را باید در تحولات معماری بعد از دیکانستراکشن و عمدتا معماری فولدینگ جست و جو کرد. او آشنا به مباحث نظری معماری است, ولی نطریه پرداز به معنای اخص واژه نیست و نباید از او انتظار بیان مباحث نظری معماری را داشت.مبانی نظری او در حیطه زیبا شناسی و تحول فرم دور می زند و این زیبایی شناسی,ریشه در تکنولوژی و برنامه های پیشرفته کامپیوتری دارد.

منبع : خلاصه ای از کتاب پست مدرنیته و معماری, نوشته امیر بانی مسعود

 


Greg lynn

گرگ لین مایل است آثاری خلق کند که همچون موجود زنده دارای گونه های متمایز و انعطاف پذیری همزیستی با شرایط محیطی را از لحاظ فرم یا رنگ دارا باشد. او به کامپیوتر نقش خلاقی می دهد که زیر نظرهنرمند آثار جدیدی را خلق کند. طراحی او با تجربه یک اثر به زیر مجموعه ها شروع می شود. هر زیر مجموعه را میتوان چون عضوی دید که در دنیای مجازی در فرآیندی جداگانه, همانند یک سلول رشد می کند(در حالی که اعضای مجاور در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند و برهم اثر می گذارند).

به عقیده لین, اگر جانداری(مانند خرس) موفق شود در مناطق مختلف و شرایط اقلیمی مختلف, از قاره آسیا و آفریقا و آمریکا تا قطب شمال نه تنها برنامه غذایی خود را بلکه ساختار فیزیکی بدن و حتی رنگ پوستش را با شرایط محیطی وفق دهد, چرا یک اثر معماری نتواند به چنین وفاقی دست یابد؟

 

معرفی معماران برجسته:سانتیاگو کالاتراوا

کالاتراوا, آرشیتکت هنرمند و مهندس, در 28 جولای 1951 در والنسیای اسپانیا متولد شد.

کالاتراوا را بیشتر به واسطه فعالیت های معماریش میشناسیم. او به هنر به عنوان انگیزه و محرکی برای خلق آثارش مینگرد. در طول 20 سال گذشته, وی بیش از 6500۰ اسکیس و طراحی در آرشیوش جمع آوری کرده است.

 

سانتیاگو کالاتراوا برنده مدال طلای 2005 موسسه آمریکایی معماران AIA است.

فرمهای کالاتراوا با عنوان «Elemental and lyrical » خوانده میشود که شاید بتوان آن را در فارسی به « خالص و موسیقیایی » ترجمه کرد.

 

ژان نوول

عمده ترین ویژگیهای ژان نوول

ژان نوول در سال 1945 در دهکده ای در جنوب غربی فرانسه متولد شد. او هنگامی که مدرسه می رفت با یک شرکت معماری وارد کار شد. در سال 1975 دفتر خود را گشود و در چندین رقابت شرکت کرد.

توانایی وی در خلق معماری ضد مادی است. طرح های او صرف نظر از اندازه بزرگ کارهایش, به صورت سیال و سبک آشکار است. اما نوول نشان داده که قادر به عرضه تصویر به عنوان یک عنصر سازنده معماری نیز هست.

او میداند چگونه با قرار دادن اساس کار بر روی ایده های انتزاعی, ساختارها را مانند واقعیت بسازد. این عناصر, همراه با توانایی های زیاد این مهندس معمار برا نوآوری در تکنیک ها و مواد , آن چیزهایی هستند که از نظر بسیاری از افراد ,سبک شخصی او را مشخص میکند.اما در واقعیت این عناصر در خدمت بخشهایی ملموس از معماری است.

تکنولوژی بالا و خرد گرایی, ابزارهایی هستند که نوول از آنها برای ساخت یک واقعیت استفاده میکند. آنها فی نفسه اهداف را تشکیل نمیدهند.

 

ادواردو کاتالانو(Eduardo Catalano)                                          

کاتالانو,  معماری خودش را بین دو نقطه اتکا قرار میدهد: سازه و فضا. به گمان او فضا باید مستقیما قابل درک و آزاد باشد. چنین نتیجه ای را در منطق بین زمین و سقف, به آن میرسد که از آن پوشش سقفی خمیره ای که خلق میکند تمامی ناشی از سلیقه شخصی خود اوست.

در واقع کاتالانو یک تجربه گر خستگی ناپذیر است که از کوشش در هیچ فرمی و هیچ نوع مصالح چشم پوشی نمیکند و همواره کارهایش را با فرمهای جدید می سنجد و با این کار  بیان معماری خود را تکامل می بخشد                             

ظاهر مشخص اولین دوره از فعالیتهای کاتالانو دقیقا از علاقه او به بدنه های سهمی هذلولی شکل میگیرد.این آثار به عنوان تلفیق های ساده از بدنه هایی را میخواهد نشان دهد که میتوانند روابط  چندگانه فضایی و سازه ای به وجود آورد.                    

مجموعه تجربیاتی که این معمار در طی فعالیتهای  خود پشت سر گذاشته است, بسیار قابل ملاحظه میباشد. در واقع  علاقه اش برای معماری فقط محدود به طراحی خالص در معماری نیست بلکه  از پژوهش در روشهای جدید ساختمان سازی تا طراحی و اجرای بدنه هایی با سازه های پوسته ای, معماری صنعتی, معماری دریایی, شهرسازی بالاخره سبک های جدید پیش ساخته غیر عمودی وسعت میابد.                   

خلاصه سخنرانی کاتالانو در همایش دهم فوریه سال 1978 در شهر ناپل ایتالیا:

استثناء مبدل به قاعده همگانی میشود.

طراحی با دست آزاد بر رزی کاغذ جوهر خشک کن اولین طراحی اجمالی برای قصر بلورین اثر پاکستون که اقتباس از خانه نیلوفر آبی اثر چاتسوود میباشد.

با این همه فراموش کرده ایم که طول عمر بناها را زیاد کنیم.

امروزه بناها قبل از اینکه به پایان برسند کهنه و منسوخ میشوند و فقط به خاطر سلیقه در یک عنصر ظریف ساختمانی میتواند از کار بیفتد.

 

معرفی معمار:تویو ایتو TOYO ITO

تویو ایتو «باد» را به عنوان شعارخود انتخاب کرده است؛ بدون هیچ زیاده گویی، معماری او به زیبایی باد را به تصویر می کشد. سَبُکی ، لحظه‌ای بودن، تا حدودی به حال خود رها بودن، موجودیتی که احساس نمی‌شود (کم رنگ)، اینها همگی مشخصاتی شایسته ای برای معماریی «باد» گونه است. حقیقتا او از ابتدا به حرکت باد توجه خواصی داشته و هرچه آثارش نو تر می شود می توان دید که او زبردستانه تر ازباد استفاده می کند.... البته استفاده ازباد نه به معنای واقعی آن، بلکه درمعنایی رویاگونه، هماهنگ، ساده و انتزاعی، بیشتر تحسین برانگیز است 

بعد از لویی کان که از معماران فریور مکتب مدرنیته بود، دوران پست مدرن آغاز می شود؛ نهضتی برای مقابله با سیستم و نوع نگاه معماری مدرن، تلاش بر این بود که ادبیات کهن معماری که مدرنیته برچسب «ممنوع» روی آنها زده بود، ترویج و آزاد شود. بنابراین در این فعالیت‌ها هیچ ادبیات جدیدی خلق نشد! در عوض نسل بعدی معماران نمایش جدیدی از معماری را آغاز می کنند که ایتو هم از رهبران این نسل است.

اگر «باد» (یکی از اصول معماری ایتو) به عنوان اصلی منفرد مطرح شود، شاعرانه است، حتی می‌‌توان در آن نوا‌هایی زیست محیطی نیز احساس کرد، ولی معنای آن به این روشنی نیست؛ با این‌حال اگر «باد» را در مقابل «ماشین» (اساس معماری اوایل  قرن 20 ) قرار دهیم معنای آن بسیار واضح می شود.

«ماشین» نماد عقلانیت است ولی « باد» نامریی بوده و غیر قابل اعتماد است؛ با دیدی دیگر، باد گاهی قوی و گاه ضعیف است، گاهی از غرب می وزد گاهی از شرق، به زبانی واضح‌تر، قابلیت آن را دارد که شرایط مختلف را به نمایش بگذارد. ارتباط نزدیکی با زندگی ما دارد ولی کنترل پذیر نیست. ماشین یک سیستم بسته و قابل برنامه‌ریزی است، ولی عوامل ایجاد باد بسیار زیاد است، سیستمی باز دارد با کنترلی محدود!

از لغت ماشین پی به مجموعه ای که از اجزا (اجسام) مختلف تشکیل دهنده که مابین آنها ارتباطی حساب شده است می بریم. درضمن کاربردی بودن کل مجموعه را نیز می‌فهمیم؛ به همین دلیل وقتی می گوییم که به‌مانند «ماشین» ارتباط جزء با کل را بیان کرده ایم. درمقابل آن باد یک حالت و یا فعلی برای هوا است، باد «مکان جریان» (field) را نشان می دهد. باد به مکان ساختمان یعنی مرزهای آن  محدود نمی شود و بدون محدودیت است.  موقعیت باد تابعی از زمان است. البته «باد» هم به مانند ماشین کارایی دارد و می توان کارایی آن را هم «کار کردن» نامید. ولی کارکردن «باد» به مانند ماشین ثابت و قابل اعتماد نیست.

تویو ایتو را می توان در میان آن دسته از معماران قرار داد که معماری آن ها 3 ویژگی زیر را دارد:

1)      یک موقعیت از فضا را به نمایش می گذارند نه کاربرد ساختمان را. 2)      فعل (فعالیت هوا، نور یا انسان) را به نمایش می گذارند نه جسم (دیوار یا بام). 3)      تلاش می کنند درتقابل با جامعه و یا محیط، سیستمی باز را به نمایش بگذارند  

ایتو در راستای خلق آثار «باد»گونه تکنیک های مختلفی را یکی پس از دیگر به مرحله اجرا می گذارد؛ تکنیک هایی از قبیل «هندسه منحنی»، «سبک و روشن بودن»، «ناپایدار، لحظه‌ای بودن». در نهایت با آنها «مدل معماری بدون سازه» را بعنوان یک مدل جدید معماری خلق می کند.

                               

 

هندسه منحنی

  معماری ایتو با خانه کوچکی (خانه ناکانو هون ماچی) که پلان U شکل دارد آغاز می‌شود. این ساختمان آغاز معماری با هندسه منحنی است. هندسه منحنی را می توان در اکثر آثار ایتو مانند سقف رستوران «نوماد» (Nomad) و یا بام موزه «شی موسووا» دید. براحتی می توان دریافت که این هندسه یک عنصر پایه‌ای و اساسی در کارهای ایتو است.

فرم U در پلان خانه «ناکانو هون ماچی» ثابت کرد که می توان در کالبدهای مختلفی با استفاده ازهندسه پیچیده منحنی هم «سادگی» را به نمایش گذاشت. ولی مهم‌ترین ویژگی استفاده از فرم U در پلان ساختمان، این است که تجربه انسان به موازات انحنای دیوار منحنی شکل به دست می آید. در راهرو )با فرم U) این خانه نمی توان کسی را که در چند قدم جلو تر است، دید! هرچند که نمی توان اطلاعات دقیقی و مطمئنی ازاو کسب کرد ولی می توان وجود او را حس کرد. اگر راهرو مستقیم باشد، وجود یا عدم وجود فرد را دقیقا می توان تشخیص داد. ولی در راهرویی بشکل U، نمی توان مطمئن بود که فردی در چند قدمی شما هست یا نه. با زندگی در چنین محیطی دیدارها و اتفاقات نامشخصی را هر لحظه می توان تجربه کرد. این خصوصیت نا مشخص بودن همان چیزی است که ایتو به دنبال خلق آن است. به عبارت دیگر بجای راهروی مستقیم و «ماشینی» که در آن با دیدن ویا ندیدن فرد می توان پی به موقعیت فرد برد، ایتو ساختمان و راهروی را طراحی کرده که احتمال بودن و یا نبود فرد را در خود باقی می گذارد. اگر شرط لازم برای مفهومی بودن یک معماری این باشد که معماری وسیله ای برای آزمایش آن مفهوم بخصوص باشد، خانه U شکل ایتو یک معماری مفهومی برای هندسه منحنی است.

اگر آثار ایتو شاعرانه است، به دلیل این است که او ساختمان را مکانی برای جریان می داند؛ ساختمان را پیوسته با محیط اطرافش می داند و در اطراف آن جریان های مختلفی را ایجاد می کند. این جریان‌ها با «باد» تعریف شده‌اند ولی در عین حال جریان (فعالیت)  انسان و یا جریان نوری که به داخل ساختمان می تابد را هم دربر می‌گیرند یا حتی جریان دید انسان وقتی که متحرکی را دنبال می کند هم شامل می شود! بنابراین در مقایسه با معمارهایی مانند کوربوزیه که ساختمان را ماشین می دانند معماری ایتو ساختمان را «مکانی برای جریان» می داند و در مقایسه با معماری مینمالیسم به رهبری میس وندرو، معماری ایتو معماری «هندسه منحنی» است.

سبک و روشن بودن

محقق معماری ژاپن کریستین ای بروکنر (Chridtine E. Brookner) ویژگی معماری ژاپن را با مفهوم «Light» توضیح می دهد؛ این لغت خیلی ظریفانه «سبکی و روشنی»، دو ویژگی معماری ژاپنی را به خوبی نشان می دهد. همگان معماری «کازویو سه جیما» (Kazuyo Sejima) و هم نسلان او را با عنوان های light Construction ویا light Architecture می شناسند.... ولی آغاز گر این حرکت ایتو می باشد.

وقتی ایتو از باد صحبت می کند براحتی می توان پی به هدف او که همان معماری سبک است پی برد؛ بطور کلی در معماری سنتی ژاپن دیوار وجود ندارد و می توان آن را معماری سبک به حساب آورد. با این همه خیلی سخت است که ایتو را یک معمار پایبند به اصول معماری سنتی ژاپن به حساب آورد. حتی با در نظر گرفتن اینکه او تحت تاثیر نا خودآگاه معماری چوبی ژاپن بوده است، «سبکی» را در زیباشناسی پاپ آرت (هنر مردم‌وار) یا جامعه مصرفی می بیند! ایتو وقتی خانه شخصی خود یعنی «کلاه نقره‌ای» (silver hat)  را ساخت، یک چادر کوچک مانند «پا او» (Pao، خیمه به سبک مغولستان) در اتاق دخترش می سازد. در حالی که خود کلاه نقره ای یک نمونه از ساختمان لایت (light) است، باز هم یک وسیله مفهومی دیگر یعنی چادر را در آن می سازد. لازم به توضیح نیست که پااو، چادرقابل حمل اقوام ایلیاتی است. ایتو در توضیح این چادر از عبارت دختران کوچ نشین توکیو استفاده می کند!

 برای ایتو باد به منزله آزاد زندگی کردن، آزادانه ساختمان ساختن است؛ این رهایی از ماشین در معماری مدرن و یا آداب ورسوم ژاپنی وجود دارد. در مقابل معماری مدرن و سنگین چاره ای جز ساختن ساختمان سبک وجود ندارد. براستی ایتو چگونه این مطالب را در ساختمان اجرا کرد؟  هر کدام از ایده‌های «هندسه منحنی» یا «مکانی برای جریان» بنمایه‌های «آزادی» و «سبکی» هستند. همانطور که در خانه سالمندان اداره آتش نشانی «کوماموتو» می توان دید، شکی نیست که ایتو قطعات ساختمانی را نازک و اتصالات را ساده کرد . بخصوص استفاده از بام های مسطح  و ورق‌هایی که به راحتی برش داده می شوند، در بام ساختمان از فاکترهای مهم «سبکی و شفافیت» ساختمان های ایتو است. ولی ایتو یک روش بسیار مهم و بنیادی معماری برای «سبک» کردن دارد و آن این است که ایتو ساختمان را تکمیل نمی کند و نیمه کاره رها می کند. به عبارت دیگر ایتو به تکمیل عملیات ساختمانی توجه نمی کند. ایتو ساختمان سبک و روشن را مد نظر دارد ولی او نمی خواهد که تنها کالبد ساختمانی سبک و روشن بسازد. او برای اینکه «مکان جریان» را سبک و روشن کند، به کالبد ساختمان هم سبکی و روشنی عطا می‌کند!

 

ناپایدار، لحظه‌ای بودن

از دوران معماری «ماشینی»، پیشرفت معماری را نمی توان از پیشرفت تکنولوژی تولیدی جدا کرد؛ سبک های مختلف معمار مدرن هم به موازات تکنولوژی تولید ابداع و عمومی می‌شوند. اگر این فرایند را پیشرفت بنامیم، یکی از ویژگی‌های پیشرفت این است که در جریان آن کشف ها و اختراعات زیادی به وقوع می‌پیوندند که با استفاده از آنها «کالا» های مختلفی تولید شده و پخش می‌شود. در این میان تدریجا معماری هم از وسیله‌ای برای ثبت کشف و اختراع  به «کالا»یی حاصل از پیشرفت تبدیل می شود.

معمارهای جوان تر از ایتو که خود با این تکنولوژی بزرگ شده اند، معماری را مانند طراحی لباس به عنوان کاری شیک و تحت تاثیر مد (fashionable) درک کرده‌اند. ولی ایتو برداشتی دیگرگون دارد؛ آن چیزی که در «کالا» یا «جامعه مصرفی» نظر ایتو را بخود جلب کرده است خصلت لحظه ای بودن آنها است، این خصلت با خصلت معماری کلاسیک یعنی «جاودانیت» در تضاد است. شاید بتوان گفت که صفت لحظه‌ای بودن برای زمان، مانند نسبت صفت سبکی برای فضا است. بدون شک هدف ایتو خلق ساختمان‌های ناپایدار (غیر جاودانه) است. نه تنها درساختمان هایی نظیر رستوران «نوماد» که برای زمانی کوتاه ساخته شده‌اند، بلکه وقتی که در معماری «سبکی و شفافیت» فاکتورهای مهمی باشند، طبیعی است که ساختمان ناپایدار (غیر جاودانه یا موقتی) می شود. ولی آنچه که ایتو می خواهد با ناپایدار ساختن نشان دهد مفهوم « گذرا بودن» است. همانگونه که ما در زندگی خود «گذر کالا» های مختلف را شاهدیم

«گذار» متضاد «سکون» است. مثلا در دیدگاه کلاسیک مفهوم اجتماع (community) وجود دارد، که پیش فرض آن این است که تمام انسان ها در مجتمع هایی ساکن هستند، ولی امروزه این اصل عمومیت خود را از دست داده و شاید دیگر مفهوم سکونت اهمیت گذشته را نداشته باشد. درضمن امروز عصر الکترنیک و فناوری اطلاعات است که در آن مبحث دوری و فاصله اهمیت خود را از دست داده است و ایتو می خواهد بگوید که «سکون» و «گذار» هم دیگرتفاوت گذشته را  ندارد!

مدل معماری بدون سازه

 پروژه سندای مدیاتک (Sendai MediaTheque)، ایتو را به جهان شناساند و او را رهبر جریان معماری امروز کرد؛ در این ساختمان تمام تکنیک های «هندسه منحنی»، «سبک و روشن بودن»، «ناپایدار، لحظه‌ای بودن» را می توان به یکباره دیدآنچه این اثر را از آثار دیگر متمایز می‌سازد، این است که یک مدل معماری بنیادی را ارائه کرده که شاید بتوان آن را در ردیف مدل سیستم دومینو (Domino) کوربوزیه قرار داد. البته قبلا هم ساختمان هایی ساخته شده است که در آنها بار سقف را هسته مرکزی تحمل می کرد و موفق به حذف ستون وتیر شده بودند، ولی اینها همگی تنها درحد بهسازی یا جابجایی سازه ها بوده‌اند. در مدل معماری ایتو، هسته مرکزی (core) لوله‌ای (tube) است که نور را از خود عبور می‌دهد و هوا را حمل می کند، وسیله است برای «گذار». این هسته مرکزی به طوری که کالبد آن «هندسه منحنی» است باقی می‌ماند، به عبارت دیگر برعکس درک عمومی از معماری که در آن سازه وجودی قدرتمند دارد. در سندای مدیاتک حتی الامکان اجسام (سازه) حذف شده وبا فعلی مانند «گذار» نور و هوا، مدل «معماری بدون سازه» به نمایش گذاشته شده است. مدلی که ایتو برای معماری ارائه داده را شاید بتوان به عنوان مدلی برای فضا دانست.

 

 

 

 

 

 




آراء

نظرات

شما هم می توانید در مورد این موضوع نظر دهید.

کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید.

     
نام:  
  ایمیل:  
  نظر :